مزایا: 1- ارزانتر هستند. به دلیل ساخت آسان و یکپارچه از صفحات فلزی و سرعت بالای تولید، قیمت تمام شده ارزانتر از دیگر تیغهها میشود. 2- به طور کلی در برش مواد نرم مانند علفهای هرز خوب هستند؛ که البته این خصوصیت وابستگی زیادی به کیفیت فلزی دارد که تیغه از آن ساخته شده است. 3- قابلیت تیز شدن دارند.
معایب: 1- کیفیت برش با کند شدن لبهی تیغه به سرعت کاهش مییابد. 2- زمانی که با اجسام سخت پنهان در علفها نظیر سنگ برخورد کند ممکن است خم شود، البته نه برای بهبود بهرهوری برش، بلکه برای افزایش استحکام تیغه در مقابل شکستگی در طراحی تیغه لبه برش را شیبدار میسازند.
به یاد داشته باشید فقط لبه چاقویی تیغه است که عملیات برش را انجام میدهد آن هم در زمانی که هد علفتراش به طرفین تاب داده میشود.
توان برش تیغههای چاقویی
تعداد لبههای چاقویی تیغه در برش تیغه بسیار موثر است. تیغههای چاقویی برای اجرای عملیات برش وابسته به لبههای تیز تیغه هستند، البته این لبهها نیز فقط در دور بالا بین 100 تا 120 دور در ثانیه قابلیت برش خواهند داشت.
در حال کار که هد علفتراش از یک سو به سوی دیگر تاب داده میشود، سرعت تاب دادن مقدار مواجهه لبه تیغه با علفهای هرز را تعیین میکند. تاب دادن بسیار آهسته و تماس دادن نوک تیغه مانع از اجرای خوب عملیات برش میشود. تاب دادن بسیار سریع و تماس لبه تیغه با علفهای هرز سبب برش علفها خواهد شد. حالا یک تیغه مستطیلی (دو پر) را در نظر بگیرید که با سرعت 100 دور در ثانیه میگردد، این شرایط به این معنی است که لبه برش تیغه در هر ثانیه 200 مرتبه از یک نقطه عبور میکند. اگر در نظر بگیریم که در هر ثانیه هد علفتراش به میزان یک متر تاب داده میشود، بدین معنی است که در واقع فقط 5 میلیتر بیرونی تیغهها علفهای باقی مانده را برش میدهند. با استفاده از یک تیغه چهار پر، فقط 5/2 میلیمتر از لبه بیرونی تیغه و با استفاده از تیغه 8 پر، فقط 2/1 میلیمتر از لبه بیرونی تیغه علفها را میبرد. بنابراین لبه بسیار کوچکی از تیغه عملیات برش را انجام میدهد. در مورد تیغه 40 دندانه ارهای، لبههای چاقویی برشهای کوچک میلیمتری میزنند. پس به یاد داشته باشید که مانند نخهای علفتراش که نوک نخ عملیات برش را انجام میدهد، در این دسته از تیغهها نیز نوک لبه چاقویی برش میزند.
لبههای برنده تیغههای چاقویی خیلی زود کند میشوند و ممکن است با عبور از میان گیاهان و علفهای هرز دچار خردگی شوند و دیگر قابل استفاده نباشند. کند شدن و خردگی لبه تیغه در زمان برش گیاهان خشبی و برخورد عمودی تیغه با موضع برش اتفاق میافتد. زمانی که تیغه کند میشود، اپراتورها عادت کردهاند که دور گردش تیغه را بالاتر ببرند که اقدام نادرستی است، و باید تیغه را تعویض تا تیز نمایند.
در گذشته تیغههای دو پر و سه پر بیشترین دوام را در ازای هزینه خریدی که برایشان میشد داشتند.
چون این تیغهها شکلی مستطیلی یا سه پر (ستارهای شکل) دارند اغلب علفها به سمت مرکز و به گیربکس میپیچند. در این شرایط لازم است که تیغه با دور بالا بچرخد تا بدون گیر کردن بتواند در میان توده علفهای بلند عملیات برش را انجام دهد. البته بالا بردن دور چرخش تیغه همیشه هم برای برش علفهای بلند کارآمد نیست.
تیغههای چند دندانه نیز به دلیل این که نوک چاقوهای برنده آنها خیلی سریع فرسوده میشوند یا میشکنند کارایی کمتری دارند. به طور همزمان به دلیل شکل گرد آنها، علفها به بیرون تیغه و به دور گیربکس میپیچند که برای کار تیغه اشکال ایجاد میکند.
قابلیت مالچینگ
در این جا هم تیغههای مستطیلی و سه پر (ستارهای شکل) بهترین نوع تیغه برای برش مالچینگ علفها هستند. این نوع از تیغهها در برخورد عمودی تیغه با علفها بیشترین سطح برش چاقویی را فراهم میکنند. در انتهای تیغههای چاقوی مالچینگ لبه خمیدهای وجود دارد که علفهای بریده شده را دسته میکند و مانع از پراکندگی و چند بار خرد شدن علفها میشود.
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.